این روزنامه در ادامه نوشت:
* شایعات کرونایی که این روزها در شبکههای اجتماعی، دستبهدست میشود به یکی دو مورد ختم نشده است. از شایعه ابتلای برخی چهرههای ورزشی، سیاسی و... به کرونا تا خوردن سیر و روغن کنجد یا دوش گرفتن با مایع ضدعفونیکننده! و مواردی مانند تخلیه قم!، قرنطینه کل ایران!، همه مبتلایان به کرونا فوت خواهند شد!، تعطیلی مدارس تا پایان سال! اتهام ارسال ماسکها به چین! و اساساً سبقت اپیدمی «هراس و اضطراب» از اپیدمی «ویروس کرونا» حاکی از بیتوجهی و بیرمقی وزارت ارتباطات در حوزه نظارت و کنترل بر فضای مجازی است.
* شایعاتی مانند آمارهای جعلی و نجومی از مبتلا شدن هموطنانمان در استانها به ویروس کرونا و... که به تشدید بحران روانی کرونا، تحریک بازار حوزه بهداشت و درمان و افزایش هزینه مدیریت بحران در جامعه انجامیده، در حالی در شبکهها دستبهدست میشود که وزیر ارتباطات، بهعنوان یکی از مهمترین مسئولان حوزه امنیت روانی جامعه، صرفاً توئیت به دست شده و از «ارسال» پیامکهای وزارت بهداشت! و یا ارائه این پیشنهاد که «جلسات را ویدئو کنفرانسی برگزار کنیم!» خبر میدهد.
* سؤال اساسی که مطرح میشود این است که چرا شاهد اینهمه بینظمی و هرجومرج در فضای مجازی هستیم؟ مگر همین شایعات در ماجراهایی مانند حوادث بنزینی و آمارسازی پیرامون کشتهشدگان آبان ماه و... نقطه آغازی برخی بحرانها نبوده است؟ تا کی باید به خاطر رهاشدگی فضای مجازی و مدیریت توییتری وزیرِ جوانِ ارتباطات، شاهد اینهمه تبعات عینی و روانی در جامعه باشیم؟
* در حالی که همه نهادها و دستگاههای کشور در میدان مبارزه با کرونا، در حال خدمترسانی هستند نقش وزارت ارتباطات چه بوده و چه خواهد بود؟ تاکنون نقش این وزارتخانه که بایستی متصدی بخش مهمی از مدیریت بحران و ایجاد و تقویت امنیت روانی در جامعه باشد، چیزی جز به حاشیه رفتن خدمات سایر دستگاهها نبوده است.
* چرا باید وزیر ارتباطات که یکی از اعضای اصلی شورای عالی فضای مجازی است، بیش از آنکه به مدیریت ارتباطات، بومیسازی و توسعه ارتباطات و فناوری اطلاعات کشور و البته کنترل و نظارت بر فضای مجازی بپردازد، بخش قابلتوجهی از وقت و انرژی خود را به فعالیت در توییتر، اینستاگرام و انتشار عکسهای شخصی اختصاص بدهد و اساساً بخشی از کارکرد وزارتخانه به ذوق و شوق وزیر جوان برای دیده شدن و شوآف و در نهایت سوتیها و گافهای ایشان (مانند لباس کذایی فضانوردی!) خلاصه شود؟
0 دیدگاه