افرادی که در خانوادههای بزهکار، مجرم، اعتیاد، طلاق و... رشد کردهاند، به سرعت جذب تکدی گری میشوند. این نارساییهای اجتماعی موجب میشود علاوه بر رشد تکدی گری معضلاتی چون سرقت، خرید و فروش موادمخدر و... نیز افزایش پیدا میکند.
این تاثیرات سوء در جامعه چنانچه افزایش پیدا کند، اختلالات رفتاری را نیز تشدید میکند و جرمهای خرد و کلان در جامعه پدید خواهد آمد.
دکتر امانالله قراییمقدم در خصوص پدیده تکدی گری در جامعه در گفت و گو با خبرنگار اجتماعی رکنا میگوید: این پدیده آسیبهای بیشماری را به جامعه تحمیل میکند، از این رو وقتی این پدیده از سوی جامعهشناسان و آسیبشناسان اجتماعی مورد تحلیل و بررسی قرار میگیرد، عوامل مختلفی در آن دخیل است. به طور واضح میتوان این پدیده را یک زائده اجتماعی بیان کرد که عواملی چون نبود شغل مناسب، آشنا نبودن افراد به مهارتهای شغلی و حرفهای خاص، اعتیاد و... دانست. همچنین پدیدههایی چون فقر، طلاق، فروپاشی خانواده، مهاجرت از شهر و روستا به کلانشهرها و... باعث به وجود آمدن این نابهنجاریهای اجتماعی و اقتصادی میشود که برای کسب درآمد رو به تکدیگری آورده و این پدیده نامناسب اجتماعی را رقم میزنند.
کاری جز گدایی نمی دانند!
این جامعهشناس و مدرس دانشگاه در ادامه به فرهنگ حاکم در برخی خانوادهها که باعث شکلگیری این پدیده میشود، اشاره میکند و میافزاید: خانوادههای تکدیگر نسبت به خانوادههایی که از درد و رنج فقر درمانده هستند، درگیر آسیبهای بیشماری هستند و شکاف عمیق طبقاتی را میتوان دید. علت اینکه برخی افراد به راحتی بر اثر فقر به دنبال گدایی میروند، این است که خود این افراد نیز حاصل نابسامانیهای اجتماعی بودهاند و چون حمایت اجتماعی مناسبی از آنها صورت نگرفته و چون مهارتهای لازم توسط خانواده یا مراکز آموزش به آنها داده نشده است، کاری جز حرفه گدایی از آنها برنمیآید و به راحتی به تکدی گری میپردازند. این افراد چون حاصل خانوادههای فروپاشیده و تنشزا هستند، به انواع اختلالات رفتاری و روانی مبتلا بوده که این آسیبها را نسل به نسل به فرزندان و اعضای خانواده خود انتقال میدهند.
افراد متکدی درک درستی از اقتصاد و شرایط اجتماعی جامعه ندارند و به نوعی سبکی از زندگی را در پیش میگیرند که ساخته رفتار و عادتهای آنهاست. درست است که این پدیده بر اثر اتفاقات محیطی رخ میدهد، اما متکدیان خود نیز عواملی را سبب میشوند که این پدیده را تشدید میسازد. همچنین ساماندهی نشدن آنها از سوی مراکز ذیربط سبب میشود تا این پدیده روز به روز در جامعه گسترش یابد.
وی بیان میکند: این افراد تصور میکنند از سوی جامعه خود طرد شدهاند و مورد پذیرش اجتماعی واقع نمیشوند. همچنین چون وابستگان و نظام خویشاوندی سالمی ندارند، به سوی تکدی گری هدایت میشوند.
یکی دیگر از آسیبهای اجتماعی که تکدیگران در جامعه رواج میدهند، اوباشیگری و رواج دزدی، سرقت، خرید و فروش موادمخدر و... است، زیرا این افراد برای کسب هر درآمدی دست به انواع خلافها و بزهکاری زده و انجام این امور را عادی میپندارند، از این رو رابطه مستقیمی بین تکدیگری با انواع آسیبهای اجتماعی دیگر وجود دارد.
اثر فرهنگ بر دوری کردن از گدایی
دکتر قراییمقدم در خصوص فقر فرهنگی که باعث بروز فقر اجتماعی میشود، میگوید: فقر فرهنگی در جایگاه خود آسیبزاتر از فقر اقتصادی به شمار میرود، زیرا عدهای از افراد فقیر به لحاظ اقتصادی دیده میشود که برای گذران زندگی و کسب درآمد هیچگاه به گدایی رضایت نمیدهند و سعی در کسب مهارتهای فنی و حرفهای دارند تا زندگی روزمره سپری شده و از این طریق امرار معاش میکنند. هر چند با فقر دست و پنجه نرم میکنند، اما تکدیگری را امری ناپسند در اجتماع میدانند در صورتی که عدهای دیگر از افراد یک جامعه به محض یک شکست اقتصادی به فکر تکدیگری، آن هم به صورت خانوادگی افتاده و این تصور از کسب درآمد را میتواند فقر فرهنگی نامید که به مراتب آسیبزاتر به شمار میرود. افراد تکدیگر برای کسب درآمد زندگی به سوی انحرافات اجتماعی دیگر روی میآورند که ساختارهای فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی جامعه را دچار آسیب میکنند.
معضلات شهرهای بزرگ
وی در ادامه تصریح میکند: این پدیده در شهرهای بزرگتر بیشتر دیده میشود و این افراد با شیوههای متفاوت از احساسات و عواطف افراد سوءاستفاده میکنند تا به منافع خود دست پیدا کنند، زیرا میدانند با دیدن یک فرد متکدی از وضعیت آنها، دلشان به رحم آمده و کمک مالی میکنند.
متکدیان بدون اینکه زحمت و تلاشی برای کسب درآمد داشته باشند، خود را به خواری و ذلت زده تا به منفعت دست پیدا کنند. این افراد مصرفگرا بوده و نابسامانیهای زیادی را در جامعه ایجاد میکنند.
این پدیده منفی در جامعه بیشتر به دلیل نبود کار و شغل در میان عدهای از افراد شکل میگیرد، در حالی که وظیفه برخی دستگاهها و سازمانهاست که به وضعیت افراد فقیر، ناتوان و... به لحاظ مالی رسیدگی کنند.
اگر مراکز متولی این امر به درستی خدمات مناسبی را ارائه دهد و زمینههای اشتغالزایی افراد ناتوان به لحاظ مالی و جسمانی را فراهم سازد، بسیاری از پیامدهای منفی مدیریت خواهد شد.
گروهک هایی که تکدی گری را مدیریت می کنند
این جامعهشناس ادامه میدهد: گاهی اوقات دیده میشود در پس این پدیده اجتماعی گروهکهایی دست دارند که تکدی گری را مدیریت میکنند و در این راستا اقدام به جرم میکنند و اغلب کودکان خود را در معرض آسیبهای خیابانی قرار داده و برای کسب درآمد و منفعتطلبی از فرزندان خود سوءاستفاده میکنند.
پژوهشگران و آسیبشناسان حوزه اجتماعی بر این باورند که این پدیده تقریبا در تمام کشورهای نیمهصنعتی و غیرپیشرفته بیشتر دیده میشود و فرآیندهای اجتماعی مانند فقدان کار باعث پدید آمدن چنین رخدادهایی میشود.
برای حل این معضل اجتماعی نیاز است سازمانهای متولی این امر با سازمانهای حمایتی هماهنگ شوند تا مدیریت شهری را به درستی به دست گرفته و برای افرادی که مجبور به گدایی در جامعه میشوند، مشاغلی را ترتیب دهند، از این رو زنان و کودکان و اعضای خانوادههای تکدیگران باید در روند اشتغال قرار گیرند یا کمتر اقدامات تبهکارانه را در جامعه شاهد باشیم، زیرا آنها مجبور میشوند در کنار این کار دست به دزدی و فروش مواد بزنند که این معضل اجتماعی را حادتر جلوه میدهد.
برای حرکت جامعه به سوی تعادل و قرار گرفتن در مسیری درست که جامعه را به سوی رشد و ترقی پیش ببرد، باید راهحلهایی را اندیشه کرد تا کمتر افراد بر اثر فقر فرهنگی و مالی به تکدی گری روی بیاورند. باید در سطح اجتماع نیروها و انرژیهای افراد جوان را فعال سازیم و با شناسایی علل این معضلات اجتماعی چارهای پیدا کنیم برای درمان آنها و سعی کنیم راههایی را تدبیر کرده تا جامعه سالم شود.
منبع:رکنا
0 دیدگاه