در دوره رضاخان، ایران فدراسیون فوتبال نداشت و عضو فیفا هم نبود، ولی یک تیم ملی غیررسمی داشت که چند سال یکبار به مسابقات خارجی اعزام میشد و معمولا منتخبی از بازیکنان تیمهای فوتبال تهران بود؛ شاید گاهی یکی دو تا بازیکن از شهرهای دیگر هم به این تیم اضافه میشد.
تیم منتخب ایران در نخستین حضور بینالمللیاش در سال ۱۳۰۵ شمسی به مسابقات قفقازیه رفت و جلوی تیمهای شوروی نتایج ضعیفی گرفت. سه سال بعد یعنی در سال ۱۳۰۸ به دعوت دولت ایران تیم فوتبال شوروی به تهران آمد و رضاخان هم پشت ماجرا بود که آن شکست را جبران کند و چون زمین فوتبال درست و حسابی در تهران نداشتیم به دستور دولت، زمین دانشسرا در شمال دروازه دولت تهران چمنکاری شد تا مهیای برگزاری مسابقه شود.
ماجرای این مسابقه عجیب را بهروایت تاریخ بخوانید: «رضاخان دستور داد روزی که مسابقه انجام میگیرد تمام ادارات دولتی تعطیل شود و تمامی کارمندان برای تماشا به زمین بازی بیایند. در ضمن قرار بود رضاخان نیز در تماشای این مسابقه شرکت کند و به همین دلیل در میان چادرهایی که برای رجال و بزرگان زده بودند یک پوش [خیمه] مخصوص سلطنتی نیز برای وی آماده کردند. جمعیت کم نظیری... انتظار ورود رضاخان و آغاز مسابقه را میکشیدند. رضاخان از بیم آنکه مبادا فوتبالیستهای ایران مغلوب شوند... حاضر نشد در تماشای مسابقه مزبور شرکت نماید. با تلفن دستور داد که مسابقه را شروع کنند و بهطور مرتب وضعیت بازی را با تلفن استعلام میکرد.
در آن موقع مردم ایران هنوز فوتبال را به مفهوم امروز نمیشناختند و از قواعد و اصول آن اطلاع کاملی نداشتند و تصور میکردند هر کسی محکمتر شوت کند و توپش بیشتر به هوا بلند شود، فوتبالیستتر است. ولی برعکس روسها به قواعد این بازی آشنا بودند و با تاکتیک صحیح بازی میکردند. توپهایشان از نیم متر بلندتر نمیشد و مرتب به یکدیگر پاس میدادند. به همین دلیل توانستند در سه دقیقه اول یک توپ وارد دروازه ایران کنند. مردم که فکر نمیکردند به این زودی تیم ایران یک گل بخورد (آن هم از کسانی که فکر میکردند قدرت شوتکردن ندارند!) خیلی زود بنای اعتراض را گذاشتند و میگفتند این تیلهبازی است نه فوتبال. خلاصه بلوایی برپا شده بود و روسها هم مرتب گل میزدند و کاری با این حرفها نداشتند.
جریان مسابقه بهوسیله تلفن به رضاخان اطلاع داده میشد و او که در آغاز کار توانسته بود خونسردی خود را حفظ کند بهتدریج عصبانی شد تا جایی که در وسط مسابقه ناگهان دستور داد تمام ادارات باز شود و تمام کارمندان که در اطراف زمین مسابقه بودند به ادارات بازگردند و به سر کار خویش بروند. فرمان رضاخان به سرعت ابلاغ و اجرا شد بهطوریکه در نیمه دوم بازی به جز عده معدودی تماشاچی متفرقه دیگر کسی باقی نماند.
در این مسابقه دروازهبان ایران (که نامش خانخانان سردار بود) فداکاری میکرد زیرا از بیش از ۱۹۷ شوت که به سمت دروازه تیم ایران رفت بیش از ۱۱ تای آن گل نشد و در نتیجه مسابقه ۱۱ بر هیچ به نفع تیم شوروی خاتمه یافت».
0 دیدگاه