یادداشت خشایار باقرپور مدیرعامل اتحادیه تعاونیهای عمرانی تهران و کارشناس اقتصاد مسکن
به نظر میرسد تا هفتههای آینده هم شاهد تصاویری از خانوادههای عزادار و موج تسلیتهای سلبریتیها در صفحات شبکههای مجازی خواهیم بود و درنهایت خاموشی رسانهها و بسته شدن پرونده.
نگاهی به آمار بلندمرتبهسازی در کشور نشان از سونامی صدور مجوزهای متعددی دارد که طی سه دهه گذشته با دلایلی همچون رشد جمعیت، مدرن سازی، نوسازی و … کشور را درنوردید. از پایتخت تا تمام مراکز استانها و شهرهای تقریباً پرجمعیت. در کنار مدرنیته و نوسازی، تعریف کاربریهای جدید با ترکیب انواع کاربریها اعم از مسکونی، اداری، تجاری، تفریحی، فرهنگی و ورزشی در یک ساختمان باعث شد تا نیاز به نظارت هزاران برابر بیشازپیش احساس شود و دریغ از نوسازی و مدرن شدن روشهای نظارت و صدور مجوزها.
باوجود پیشرفت روزافزون تکنولوژی در صنعت ساختمان، در کشور ما همچنان تمامی مراحل صدور پروانه ساختمانی تا ارائه پایان کار، از مسیرهای دفتری، ثبتی و سنتی پیش میرود. استفاده از این روشهای سنتی که در دنیا با سرعتی فزاینده بر بسترهای الکترونیکی بهروزرسانی میشود، در کشور ما منجر به بروز فجایعی مانند متروپل و در آیندهای نهچندان دور برجها و مالها و ساختمانهای بلندمرتبه دیگر خواهد شد.
شاید بد نباشد پیش از ارائه آمار از ساختمانها و برجهای ناامن موجود که بهنوعی نشان از بحرانهای آینده دارند، به روزهای قبل از ساخت آنها نگاهی انداخته و به دنبال راهکاریی برای پیشگیری از به وجود آمدن این بمبهای ساعتی باشیم.
تمامی مراحل پیش از ساخت این ساختمانهای بلندمرتبه اعم از نکات مربوط به شهرسازی، نیازسنجی، مکانیابی، طراحی و اجرا و بخصوص در تمام این مسیر، حلقه مفقوده اصلی که نظارت بر نحوه صدور مجوزها و تاییدیهها می باشد از لحاظ استاندارد، کیفیت و ایمنی، کاملا فردمحور و وابسته به تصمیمات یک جمع همفکر بوده و محتمل است با در نظر گرفتن منافع مشترک این گروه یا افراد حتی بخش نظارت، بازرسی، کیفیت و ایمنی نیز نیمنگاهی به این فرآیند نداشته و تنها با امضاهای طلایی و نقرهای و …ساخت و واگذاری پروژه ای خطرناک به اتمام رسیده و در اختیار مصرفکنندگان و مراجعین قرار گیرد.
از سوی دیگر نگاهی به آمار مجوزهای ساختمانهای مرتفع در شهرهایی نظیر تهران، با پوستهای در حال لرزش و سایر شهرها هر یک با شرایط اقلیمی خاص خود نیز نشان از رد پای جریانی دارد که تصمیماتی اینچنین حیاتی را در حیاطخلوتها اتخاذ کرده و بدون کوچکترین پیشبینی از آینده تلخ و دردناکی همچون متروپل، امضاهای خاص خود را خرج این فجایع میکنند.
متروپل؛ نشان اوج سلطه امضا و نظرات فردی بر صنعت ساختمان کشور، بجای سیستم، فرآیندهای اصولی و مبتنی بر استاندارد و ضوابط است. متروپل تنها یک ساختمان نیست، تجمیع ناکارآمدی و سوءمدیریت و عدم نظارت در دورهای خاص از مدیریت شهری و ساختوساز است.
امروزه ما در جایجای این کشور و بخصوص در پایتخت با بیش از دهها میلیون سکنه و متقاضی مسکن همچنان شاهد این زد و بندها و امضاهای طلایی برای ساخت برجهای مسکونی هستیم. که چه بسا جان بیش از ۸۰نفر را در خود خواهد بلعید. متروپلهای آینده را دریابیم.
*مدیرعامل اتحادیه تعاونیهای عمرانی تهران
کارشناس اقتصاد مسکن
0 دیدگاه