نسرین مقانلو بازیگر باتجربه سینما و تلوزیون روز گذشته پسرش را بر اثر سکته از دست داد . پسر نسرین مقانلو 25 سال سن داشت . نسرین مقانلو دو فرزند دارد که به شدت به آن ها علاقمند است . در ادامه پست احساسی و عکس های دیده نشده از نسرین مقانلو و پسرش را تماشا می کنید .
پسر نسرین مقانلو درگذشت/ علت مرگ وی چه بود؟
به گزارش اقتصادنیوز به نقل از دلگرم، نسرین مقانلو متولد یکم تیرماه ۱۳۴۷ در شهر تهران است. فرزند اول خانواده است و یک خواهر و یک برادر دارد. خواهر نسرین مقانلو در امریکا زندگی می کند و برادرش مربی سطح بالای تکواندو است.
مادرش قبل از انقلاب تئاتر کار می کرده است.خانواده نسرین مقانلو ( همسر و پسرانش ) در امریکا زندگی می کنند. برای دیدار با خانوادش یا او به امریکا می رود یا خانواده اش به ایران می آیند.
دو پسر دارد به نام های ارشیا و آرین که در امریکا به دنیا آمده اند و همانجا بزرگ شده اند.
بیوگرافی نسرین مقانلو:
نسرین مقانلو متولد یکم تیرماه ۱۳۴۷ در شهر تهران است. فرزند اول خانواده است و یک خواهر و یک برادر دارد. خواهر نسرین مقانلو در امریکا زندگی می کند و برادرش مربی سطح بالای تکواندو است. مادرش قبل از انقلاب تئاتر کار می کرده است.
خانواده نسرین مقانلو ( همسر و پسرانش ) در امریکا زندگی می کنند. برای دیدار با خانوادش یا او به امریکا می رود یا خانواده اش به ایران می آیند. دو پسر دارد به نام های ارشیا و آرین که در امریکا به دنیا آمده اند و همانجا بزرگ شده اند.
نسرین مقانلو فعالیت خود را با فیلم امید در سینما آغاز کرد و با بازی در فیلم همسر بیشتر مورد توجه قرار گرفت. وی پس از بازی در فیلم نابخشوده چند سالی را خارج از کشور گذراند. وی سپس به ایران بازگشت و بازی در سینما و تلویزیون را ادامه داد. بازی در فیلم مهمان مامان وی را به عنوان یک بازیگر توانا مطرح کرد.
ماجرای ازدواج نسرین مقانلو
ماجرای ازدواج من سر فیلم «همسر» آقای فخیم زاده بود که به خاطر اسمش سرنوشت من را رقم زد و در همان گیرودار ساختش بودیم که برای خواستگاری از من به منزلمان آمدند و بعد از 5 -6 سال کار مداوم در عرصه های مختلف، با همسرم ازدواج کردم و به آمریکا رفتیم.
البته سالی یک بار به ایران می آمدم و به صورت ناپیوسته کارهایی انجام می دادم، مثل کار «نابخشوده» مرحوم «ایرج قادری» که هنگام بارداری پسر بزرگم اتفاق افتاد یا «بن بست» اصغر نعیمی که با «فرهاد اصلانی» و «دکتر عزیزی» بازی کردم. ازدواج، فرصتی برای امتحان کردن خودم با ازدواج، عاشق شدم و با خودم فکر کردم این بهترین فرصت برای امتحان کردن خودم است که آیا می توانم مدتی از آنچه دوست دارم، دور باشم یا نه! آن 10 سال خیلی بر من سخت گذشت؛ بسیار دلتنگ بودم، خیلی شب ها می نشستم برنامه «چشم انداز» را می دیدم، همکارانم را نگاه می کردم، گریه می کردم.
0 دیدگاه