به این فکر کنید که مردم نسبت به هشدارهای مربوط به همهگیری، تغییرات آب و هوایی، یا وضعیت وخیم زندگی زناشوییشان چقدر کند عمل میکنند. ما نمیتوانیم خطر را تشخیص دهیم، زیرا تمایلی به بازنگری اوضاع نداریم. ما بدون بازاندیشی شرایط، انتظار داریم که ترمزهای جیرجیر کن ما همچنان کار کنند، تا اینکه بالاخره در آزادراه از کار بیفتند!
این وظیفهی من است که مانع از گیر افتادنم در دیگهای در حال جوش شوم. و گاهی نزدیکترین افراد در زندگی شما ممکن است همان تلههای جوش باشند. مادری دلسوز که فرزندش را به سمتی هدایت میکند که روزی آرزویش را برای خودش داشته. رفتار فرزندها اصولاً این است: به حرف مادر گوش میکنند. اما اگر آن مسیر مطابق شخصیتشان نباشد چطور؟
جالب است بدانید هوش به فرار کردن ما از این دیگ کمک نمیکند، حتی گاهی اوقات، ما را بیشتر به دام میاندازد. شواهدی وجود دارد که نشان میدهد هرچه باهوش تر باشید، به احتمال زیادتری قربانی تعصب «من متعصب نیستم» میشوید. شما بر روی این تعصب پیدا خواهید کرد که آدم متعصبی نیستید! و در این حالت شما همیشه می توانید دلایلی پیدا کنید تا خود را متقاعد کنید در مسیر درستی قرار دارید.
این نوع اشتباه را «تشدید تعهد در مسیر اشتباه!» مینامند. یعنی درست در مسیری که اشتباه است، تعهد خود را شدت میبخشید. گویی در یک اقیانوس برخلاف جهت ساحل پارو بزنید و همینطور پارو زدنتان را تشدید کنید! این اتفاق زمانی میافتد که شما بر روی چیزی سرمایهگذاری کردهاید (نه صرفاً مالی) و بعد متوجه شوید احتمال دارد اشتباه کرده باشید! اما به جای تجدید نظر در آن، سرمایهگذاری خود را بیشتر کنید. شما میخواهید به خود و دیگران ثابت کنید که تصمیم خوبی گرفتهاید! تشدید تعهد دلیل بسیاری از سقوطهای مشاغل است. در این حالت، رهبران فقط در دیگهای در حال جوش میجوشند و نمیتوانند در مورد استراتژیهای خود تجدید نظر کنند.
تشدید تعهد توضیح میدهد که چرا شما ممکن است خیلی طولانی در یک کار رنجآور گیر کرده باشید، چرا شما احتمالا مدت زیادی در یک رستوران منتظر یک میز میمانید و چرا ممکن است علیرغم تشویق دوستانتان برای ترک یک رابطه، مدتها درگیر آن باشید. سخت است بپذیریم که اشتباه کردهایم و حتی ممکن است سالها عمر خود را هدر داده باشیم. بنابراین به خود میگوییم: «اگر بیشتر تلاش کنم، میتوانم این مسئله را برگردانم». اما راه حل خروج از این مشکل چه است؟ بازاندیشی...
این فقط تشدید تعهد نیست که مانع دستیابی ما به اهدافمان میشود. بلکه گاهی ما سبک شخصیتی بخصوصی را برای خودمان انتخاب میکنیم که ما را به سمت مسیر اشتباه میبرد. وقتی شمااز قبل یک انسان بیتفاوت هستید، چطور ممکن است در مقابل مساله چاقیتان احساس مسئولیت کنید؟ اما اگر کاراکتر و شخصیت خودتان را تغییر دهید چطور؟
فرض کنید شما نمیتوانید صبحها از خواب بیدار شوید؛ بعدش هم حال کار کردن ندارید؛ بیحوصلهاید؛ در ارتباطاتتان هم اگر واقع بین باشیم آنقدرها آدم خوشبختی نیستید. فرض کنید درآمد مناسبی هم ندارید و علاوه بر آن چاق شدهاید، گردنتان کمی درد میکند، و یک عالمه کار عقب افتاده دارید. حل کردن اینها به نظر کار هرکسی نیست!
اما اشتباه نکنید. شما با یک تغییر کوچک در شخصیتتان میتوانید همه اینها را درست کنید. کافیست شما از یک کاراکتر خمود و بیانرژی، خودتان را تبدیل کنید به یک آدم مثبت، پر انرژی و سرشار از انگیزه. آنوقت آرام آرام همه اینها درست میشوند. این درست یک بازاندیشی است.
ما مانند چکاپ سالیانهی پزشکی، یک معاینهی شخصی برای بررسی پیشرفتمان میخواهیم. بررسی مجدد عادتها و چگونگی تکامل ارزشها میتوانند نقش مهمی در برطرف کردن چالش رسیدن به اهداف داشته باشند. فکر کردن لزوما به معنی تغییر عقیده نیست، بلکه به معنی صرف وقت برای تامل و باز ماندن در برابر تجدید نظر است. عقل باید تشخیص دهد چه زمانی باید هویت قدیمی را دور کرده و روی یک هویت جدید تمرکز کنید. چه زمانی باید از برخی عادتهای قدیمی دور شوید و یک عادت جدید را شروع کنید. گذشتهی شما میتواند شما را سنگین کند، اما بازاندیشی میتواند شما را آزاد کند. بازاندیشی فقط یک مهارت برای تسلط شخصی نیست، بلکه ارزشی است که ما باید از لحاظ فرهنگی پذیرای آن باشیم.
اما فروتنی تنها یک ویژگی اخلاقی نیست. بلکه نوعی باز اندیشی است. شما به کمک فروتنی میتوانید نقاط ضعف خود را شناسایی کنید. رهبران ضعیف منتقدان خود را ساکت کرده و خود را ضعیفتر میکنند، در حالی که رهبران قوی منتقدان خود را درگیر کرده و خود را قویتر میکنند.
فروتنی به شما جرات میدهد به جای اینکه وانمود کنید همهی پاسخها را میدانید، بگویید «نمیدانم». به شما جرات میدهد بگویید «من اشتباه کردم» به جای اینکه اصرار داشته باشید حق با شماست. این شما را آزاد میکند. از چه؟ از وانمود کردن شبانه روزی به چیزهایی که نیستیم. این ویژگی شما را به سمتی هدایت میکند تا به چیزهایی که برایتان سختتر است نیز فکر کنید، و نه فقط چیزهایی که باعث میشوند احساس خوبی داشته باشید. تواضع و فروتنی باعث میشود خود را در محاصرهی افرادی قرار دهید که روند فکر شما را به چالش میکشند، و نه فقط افرادی که با نتیجهگیری شما موافق هستند.
نویسنده: آرین سلیمانی – کارآفرین، نویسنده، آموزشدهنده
0 دیدگاه