محمدرضا شریفی نیا رز رضوی نخستین بازی خود را در سریال “ملکوت” ایفا کرد و در این سریال نقش نوه ی محمدرضا شریفی نیا را بازی کرد. رز رضوی نیز در مجموعه کلاه پهلوی و در کنار محمدرضا شریفی نیا بازی کرده است. در ادامه به جزئیات زندگی محمدرضا شریفی نیا میپردازیم.
محمدرضا شریفی نیا خاطرهای از ماجرای زندان رفتناش در پیش از انقلاب را تعریف کرد که حاشیه ساخت.
او ادامه داد: «قبل از انقلاب و سر یک ماجرایی مرا دستگیر کردند و به زندان بردند. آن زمان کسی که کتاب میخواند، حکمش سنگینتر میشد، آنقدر موضوع جدی بود که از هر یک از زندانیها که میپرسیدند چه کتابی خواندهای، میگفت «کلیله و دمنه»، «بوستان» و «گلستان». نوبت به من که رسید، ۸ صفحه را از کتابهایی که خوانده بودم، پر کردم که دو صفحه اول آن مربوط به نویسندگان روسی بود. چند ساعت بعد، رئیس زندان مرا خواست و گفت تو چهکارهای؟ گفتم من یک دانشجو هستم. گفت چگونه جسارت کردی نام تمام کتابهایی را که خواندهای، بنویسی؟ گفتم چون من معلم بچه شما هستم، ترسیدم فقط آن سه کتاب را بنویسم و شما از من عصبانی شوید که چطور معلمی هستم که همین سه کتاب را خواندهام. البته بیشتر از این کتاب خواندهام اما متاسفانه دیگر امکان نوشتن وجود نداشت. در مقابل، رئیس زندان کمی فکر کرد، من را نگاه کرد و گفت احسنت.»
محمدرضا شریفی نیا در 25 خرداد سال 1334 در تهران متولد شد. او همسر سابق آزیتا حاجیان؛ بازیگر و پدر مهراوه و ملیکا شریفی نیا است و مدرک کارشناسی تربیت بدنی دارد
در بخشی از این گفتوگو، مدیری از شریفینیا پرسید «در پدر بودنت به چه چیزی خیلی افتخار میکنی» که مهمان برنامه در پاسخ گفت: «به این که در کودکی مهرآوه و ملیکا، آنها هر سوالی از من داشتند، به آنها جواب میدادم آن هم به سبب کتابهای بسیاری که خوانده بودم، چون معتقدم یک هنرمند باید درباره همه چیز اطلاعات داشته باشد.»
بیوگرافی
تعداد فرزند :2 دختر
همسر سابق :آزیتا حاجیان
تحصیلات :کارشناسی تربیت بدنی
محل تولد :روستای خاتون آباد از توابع اصفهان
تاریخ تولد :1334/3/25
نام خانوادگی :شریفی نیا
نام :محمدرضا
محمد رضا شریفی نیا بازیگر سینما وتلویزیون
محمدرضا شریفی نیا در 25 خرداد سال 1334 در تهران متولد شد. او همسر سابق آزیتا حاجیان؛ بازیگر و پدر مهراوه و ملیکا شریفی نیا است و مدرک کارشناسی تربیت بدنی دارد.
فراگیری تئاتر و بازی در نمایش ها را از اواسط دهه 1350 شروع کرد. همچنین بازی در سینما را از سال 1370 با اوینار کاری از شهرام اسدی آغاز کرد.شریفی نیا برای اولین بار با بازی در نقش بسیار کوتاهی در فیلم پری (داریوش مهرجویی) در سال 1373معرفی شد.
شریفی نیا در دوران جوانی
اما قبل از آن و در سال های 1370 تا 1372 مشغول بازی در نقش ولید در مجموعه تلویزیونی امام علی (داود میرباقری) بود که با پخش این مجموعه در سال 1375 مطرح و شناخته شد.
محمدرضا شریفی نیا در نقش ولید در سریال امام علی (ع)
محمدرضا شریفی نیا در سال 1389 در اخراجی ها 3 آخرین قسمت از سه گانه اخراجی ها، به کارگردانی مسعود ده نمکی در نقش حاجی گیرینف رقیب اکبر دباغ در انتخابات ریاست جمهوری ایفای نقش کرد. این فیلم مانند اخراجی ها و اخراجی ها 2 از مضمون جنگ ایران و عراق و روایتی طنز برخوردار است و به نوعی نتیجه قصه این سه گانه در این فیلم بیشتر نمود پیدا می کند. این فیلم با فروش 5 میلیارد و 900 میلیون تومان در داخل ایران، پرفروش ترین و پرمخاطب ترین فیلم سال 1390 بود.
محمد رضا شریفی نیا علاوه بر بازی در فیلم های سینمایی و مجموعه های تلویزیونی، سمت های دستیار کارگردان، برنامه ریز، عکاس را هم برعهده داشته است. او علاوه بر اینها در بسیاری از فیلم ها انتخاب بازیگران را بر عهده دارد.
فیلم شناسی
فیلمهای سینمایی محمدرضا شریفی نیا
آدم برفی 1373
پری 1373
برج مینو 1374
ابر و آفتاب 1375
لیلا 1375
سینما سینماست 1375
جهان پهلوان تختی 1376
بازیگر 1377
شیدا 1377
عشق کافی نیست 1377
بلوغ 1377
دختردایی گمشده 1377
میکس 1378
مونس 1379
دختری بنام تندر 1379
مسافر ری 1379
مربای شیرین 1379
خاکستری 1379
عروس خوش قدم 1381
دنیا 1381
واکنش پنجم 1381
سیزده گربه روی شیروانی 1382
مکس 1382
سالاد فصل 1383
ازدواج به سبک ایرانی 1383
نقاب 1383
گیس بریده 1383
محاکمه 1385
پارک وی 1385
اخراجی ها 1385
چه کسی امیر را کشت؟ 1385
نصف مال من نصف مال تو 1385
مهمان 1385
دایره زنگی 1386
زن ها فرشته اند 1386
یک اشتباه کوچولو 1387
اخراجی ها 2 1387
پسر تهرانی 1387
سوپراستار 1387
اخراجی ها 3 1389
گیرنده 1390
پایان نامه 1390
خودزنی 1390
پس کوچه های شمرون 1390
رسوایی (مسعود ده نمکی) 1391
جشن تولد محمدرضا شریفی نیا بازیگر کشورمان
محمدرضا شریفی نیا یکی از چهره های شناخته شده دنیای هنر است که بازیگری را از اوایل دهه 70 آغاز کرد و امروز یکی از پرکارترین های سینما و تلویزیون است که انتخاب بازیگر بسیاری از فیلم و سریال ها را برعهده داشته است.
روز گذشته 25 خردادماه همزمان با سالروز تولد 64 سالگی محمدرضا شریفی نیا بود و به همین مناسبت ملیکا و مهراوه دو دختر آقای بازیگر برایش جشن تولدی را ترتیب دادند.
تبریک مهراوه و ملیکا برای تولد پدرشان محمدرضا شریفی نیا
ملیکا دختر کوچکتر محمدرضا شریفی نیا با انتشار عکس هایی از جشن تولد پدرش دلنوشته ای عاشقانه و بلند برای این روز نوشت.
عکسی از جشن تولد محمدرضا شریفی نیا
ملیکا شریفی نیا با انتشار تصاویری برای تولد محمدرضا شریفی نیا نوشت :برای من ، واژه ی پدر بیش از هر چیز سمبلِ دانش است سمبلِ هنر و خلاقیتِ مدام....
از روزی که چشم باز کردم در زندگی ام ، کتاب دیدم و شعر و خط و رنگ و نقش کودکی من ، کودکیِ عجیبی بود و جذاب ترین زمانش به پرسه زدن در اتاقی گذشت که دیوارهایش ، از کتابخانه بود !
چون خانه ی ما یک اتاق بیشتر نداشت و جایی برای آن همه کتاب نبود اما در خانه ی کوچک ماهمیشه «خلاقیت » بود که نتیجه اش شد جذاب ترین مأمنِ دنیا ! اتاق کاری شلوغ و سحرآمیزبه نامِ پدر به کامِ من !
هر روز به شوقِ کشف نادیده ها در مأمن غرق می شدم و هر شب با دستی پر از رنگ و چوب و مُغار یواشکی نمی خوابیدم ! آن جهانِ کتابخانه ای بهشتِ من شده بود و کتاب هایی که او از هیچ برای نوجوانان پرورانده بود ، درس های روزمره ام کتاب هایش... آه... کتاب هایش ! کتاب هایی پر از حرف و نقش و نگار همراه با ناشنیده های بسیار و عجب... درس های سختی بود شاید هم من زیادی کوچک بودم برای ادبیاتِ پُر مفهوم شان کتاب های دیگرِ دیوارِ بهشت که هیچ برای من حتی یک خط شان هم فهمیدنی نبود با سوادِ هفت، هشت ساله ی نیمه کاره ام و موضوعاتِ فسفلی و عجیب شان!
اما باز ، با سماجت هر روز نگاه شان می کردم ورق می زدم شان زندگی شان می کردم دلم می خواست درک شان کنم و بفهمم چرا این قدر برایش مهم اند چه چیزی درشان موج می زند که باعث شده تمام شان را از بر باشد ! چه حرفِ عجیبی در آنهاست که باعث شدهجوابِ همه ی سوال ها را بداند حال که دیگر هم سنِ آن سال هایش شده امتنها می نشینم و لیوان چایی در دست به خودِ آن روزهایم لبخند می زنم و می گویم حسابی شانس آوردی ! که خدا ،خدای معرکه ی یکتا چنین پدری را برایت برگزید وگرنه معلوم نبود در کجای زندگی ابه این بینش برسی شاید خیلی دیر... شاید هرگز !
دیگر سالیانِ سال است که فهمیده ام جوابِ تمام سوال های جهان در بی نهایتِ کتاب هاست و هر قدر هم که بخوانی و بدانی در مقابل دانستنی های بی پایانش باز کم است و هنوز هم که هنوز است به وقتِ سرگردانی ام میانِ نادانسته ها او « خود » کتابِ زنده ای ست برای جوابِ همه ی سوال ها !و « این » خود هدیه ی معرکه ای ست برای من از طرف خدا
تولدت مبارک خوندنی ترین .... مرسی از خلاقیت و دانشی که هر لحظه در زندگیم جاری بوده و هست به لطف تو
0 دیدگاه