شیوا طاهری بازیگر باتجربه سینماست که در سریال گذر از رنج ها چهره شد . شیوا طاهری نقش یک دختر شمالی را بازی می کرد . در ادامه عکس دیده نشده از شیوا طاهری و همسرش را تماشا می کنید . شیوا طاهری ازدواج کرده است و متاهل می باشد .
شهرت را دوست دارم
شهرت را دوست دارم ولی تشه شهرت نیستم ، شهرتِ خوب را دوست دارم ، دوست دارم آدمی باشم که به خوب بودن ، اخلاق داشتن و آرتیست بودن معروف باشم
کارگردان و بازیگر مورد علاقه
عاشق اینم که در کارهای آقای کیانوش عیاری بازی کنم ، در مورد بازیگرها هم دوست دارم با آقای فرهاد اصلانی ، استاد علی نصیریان و فاطمه معتمدآریا همبازی باشم
خط قرمز من
زندگی من پر از رنگ هاست و عاشق زندگی هستم ، خط قرمز من همیشه دل نشکستن و حق الناس است که خیلی برایم اهمیت دارد
موسیقی در زندگی من
تقریبا هر کاری که می کنم موسیقی باید پلی باشد ، یادم می آید مدرسه که می رفتم موقع درس خواندن هم موسیقی پخش می شد
خواننده محبوب زیاد دارم و تقریبا همه نوع موسیقی گوش می دهم ، بستگی به مود من دارد
مصاحبه شیوا طاهری:
قبل از حضور در سریال گذر از رنج ها چقدر فیلم و سریال می دیدید؟ آیا به سینما می رفتید؟
باتوجه به علاقه ام به بازیگری فیلم و سریال زیاد می بینم. برای آموختن فنون بازیگری باید فیلم های روز دنیا را دید و من هم تا جایی که امکان داشته باشم این آثار را می بینم.
شما در این سریال نقش قهرمان قصه را به عهده دارید. با توجه به این که شناختی نسبت به حرفه بازیگری نداشتید، از حضور مقابل دوربین واهمه نداشتید؟
راستش اوایل که کار کلید خورد، خیلی می ترسیدم و با خودم می گفتم نکند از پس نقش برنیایم؛ چون نه تجربه داشتم، نه بلد بودم و نه این که جلوی دوربین رفته بودم، ولی خب به خدا توکل کردم و از طرف دیگر کمک های آقای حسن پور خیلی موثر بود.
او به من آموخت به جای داشتن اضطراب از بازیگران کار یاد بگیرم. آقای حسن پور پله به پله تکنیک های بازی را به من آموخت و در تمام لحظات حامی من بود. او مرا به فضای سال های گذشته برد و امکان راحت بازی کردن را برایم فراهم کرد.
چقدر قبل از ضبط تمرین می کردید؟
تمرینات زیاد بود. قبل از ضبط آقای حسن پور درباره کلیات صحنه با من صحبت می کرد و با آقای بوستان پرور، دستیار کارگردان خیلی تمرین می کردم. همچنین با بازیگران هم قبل از ضبط هر سکانس تمرین می کردیم.
در این سریال در کنار بازیگران حرفه ای کار می کنید. این را می توان به حساب خوش شانسی گذاشت؟
تعریف من از شانس لطف خداست که شامل حالم شده است. در این سریال در کنار بازیگران مطرح بازی کردم و این موضوع برای من که تجربه بازیگری نداشتم با اضطراب همراه بود، اما همه به من لطف داشتند و در بازی کمکم می کردند.
قبل از کلید خوردن فیلمنامه را خواندید یا قبل از ضبط هر سکانس کارگردان شما را در جریان صحنه قرار می داد؟
نه، من فیلمنامه را نخواندم و تصور ذهنی ام درباره دنیا به توضیحات کارگردان خلاصه می شد. او قبل از هر سکانس توضیح و من را در شرایط آن سکانس قرار می داد. درباره دنیا کلیات را می دانستم که او دختر آرام، معصوم، نجیب و محکمی است و سعی می کند در شرایط مختلف بردباری و صبر داشته باشد.
در مجموع، بازیگری کار راحتی نیست. از الفبای کار و راه رفتن معمولی گرفته تا صحنه های حسی سنگین هرکدام دشواری های خاص خود را دارد.
اولین مواجه تان با گریم و تست دادن چطور بود؟
از آنجا که تا به حال تجربه بازیگری نداشتم، برایم خیلی جالب بود. راستش قرار گرفتن در این موقعیت من را با یک دنیای تازه آشنا کرد. ضمن این که گریم و لباس هم به من کمک کرد تا به نقش دنیا نزدیک شوم، حتی در صحنه هایی که بازی نداشتم و بیکار بودم با لباس سر صحنه می نشستم تا به فضای سریال نزدیک شوم. مسلما وقتی گریم هم می شدم، تحت تاثیر گریم قرار می گرفتم و رفتارم هم تغییر می کرد و بیشتر به خصوصیات فردی و رفتاری دنیا نزدیک می شدم.
قرار است کلاس بازیگری هم بروید تا با تکنیک های بازیگری بیشتر آشنا شوید؟
نه، کلاس بازیگری نمی روم. بهترین کلاس، بازی در سریال گذر از رنج ها بود که با تکنیک های بازیگری آشنا شدم.
0 دیدگاه