یعنی یک کسب و کار موفق باید هم با علم و هنر بازاریابی آشنا باشد و هم با علم هنر فروش حرفه ای اشنا باشد، تا در دنیای پر از رقابت امروز بتواند پیش برود و رشد کند.
بازاریابی چیست؟
بازاریابی علم وهنر معرفی محصول به مشتریان بالقوه است به نحوی که انها علاقمند به خرید محصولات ما شوند.
در حال حاضر بازاریابی تمام زندگی ما را فراگرفته است و برای هر محصولی بازاریابی انجام میشود. مثل:
1-بازاریابی مکانها
2-بازاریابی شهرها
3-بازاریابی کشورها
4-بازاریابی سیاسی
5-بازارایابی افراد
6-بازاریابی خدمات
7-بازاریابی ایده ها
8-.....
یعنی اگر شما هر محصول فیزیکی یا غیر فیزیکی دارید، اگر میخواهید در فروش ان موفق شوید، باید برای ان بازاریابی کنید.
بازاریابی انواع مختلفی دارد و ما سعی میکنیم با استفاده از یک روش یا ترکیبی از روشهای مختلف، به مشتریانمان دسترسی پیدا کنیم و انها را مجاب به خرید کردن کنیم.
یکی از مهمترین انواع بازاریابی، بازاریابی تلفنی است.
بسیاری از دوستانی که کسب و کار دارند و به صورت عمیق با بازاریابی و فروش حرفه ای آشنا نیستند، فکر میکنند که این نوع از بازاریابی از بین رفته است و دیگر با تلفن نمیتوان برای محصولی بازاریابی کرد.
این دیدگاه به علت های مختلفی ایجاد شده است. مثلا:
1-فرد تجربه بدی در این مورد دارد، یعنی فردی با او از طریق تلفن تماس گرفته است و سعی کرده است که با اصرار های زیاد و آزار دهنده، محصولی که به هیچ وجه مورد نیاز او نبوده است را به او بفروشد و این کار باعث ایجاد یک تجربه ناراحت کننده در مورد بازاریابی تلفنی شده است.
2-افراد حس میکنند با وجود راههای ارتباطی بسیار زیاد به مشتریان، مثل استفاده از سایتها و شبکه های اجتماعی، دیگر نیازی به استفاده از تلفن برای بازاریابی وجود ندارد.
در حالیکه به یک دلیل بسیار مهم این موضوع رد میشود.
نکته ای که ما در نظر نمیگیریم این استکه، همه انسانها نیاز به توجه دارند و همه انسانها دوست دارند در یک ارتباط دوستانه باشند که این ارتباط به انها احساس خوبی بدهد.
اگر ما آموزش فروشندگی را به صورت حرفه ای دیده باشیم ، میدانیم که اگر بتوانیم در ابتدای کار نظر مشتری را به خوبی جلب کنیم و احساس مثبت به او بدهیم، آنوقت هر ابزاری با توجه به شرایط میتواند کارآمد باشد و به بازاریابی و فروش ما کمک کند.
اجازه بدهید من تجربیات خودم در این مورد را با شما به اشتراک بگذارم:
اول یک تجربه ناخوشایند: من هر روز ساعت 5 صبح از خواب بلند میشوم و برنامه های روتین خودم را برای یک شروع یک صبح عالی دارم. با توجه به این موضوع، هر روز بعد از ظهر باید یک استراحت کوتاه داشته باشم، تا مجددا سطح انرژی ام بالا برود و بتوانم بعد از ظهر هم به برنامه های کاری و شخص ام به خوبی رسیدگی کنم.
یک روز حدود ساعت 2 که در حال استراحت بودم، گوش ام زنگ خورد و من در حالیکه خواب وبیدار بودم و کمی هم ناراحت شده بودم بابت این تماس خارج ازتایم کاری ام، انرا جواب دادم.
آن طرف خط خانمی بود که سعی میکرد خیلی خودمانی و گرم صحبت کند و تلاش میکرد که به من کارت تخفیف دندانپزشکی بفروشد. من نه به این خدمات نیاز داشتم و نه از نظر ذهنی اماده یک خرید بودم.
پس تلاش میکردم که تماس را تمام کنم ولی آن خانم یک ریز صحبت میکرد و دائم در مورد محصولشان و تخفیف های عالی ان صحبت میکرد و حتی اجازه نمیداد من یک کلمه صحبت کنم.
کم کم عصبی شدم و در نهایت صحبت ان خانم را قطع کردم و سریع خداحافظی کردم. ذر حالیکه سر درد گرفته بودم و از این روش فروش غیرحرفه ای کاملا عصبانی شده بودم.
این تجربه ناخوشایند من بود، حالا اجازه بدین در مورد یک تجربه خوشایند از فروش تلفنی صحبت کنیم:
در یکی از سایتها که کار اموزش را انجام میدهد، یک محصول جالب دیدم که در مورد استفاده از بازاریابی عصبی برای فروش بهتر توضیح داده بود. مشتاق شدم و با شرکت تماس گرفتم.
یک خانم بسیار حرفه ای و مهربان جواب تلفن را داد.
وقتی که من گفتم که در مورد این محصول میخواستم اصلاعاتی کسب کنم، ایشان قبل از توضیح محصول و تلاش برای فروش ان، چند کار را انجام دادند:
1-ابتدا با لحنی مهربان، عضویت مرا خوش امد گفتند و حس خوبی را در همان ابتدا ایجاد کردند.
2-شروع به پرسیدن سوالاتی در مورد کسب و کار من کردند، مثلا: شغلم چیه، چند سال در این کسب و کار هستم، هدفم از خرید این محصول چیه و سوالاتی نظیر انها.
و وقتی که متوجه نیاز من شد و متوجه شد که محصول انها میتواند به من کمک کند، به صورت کاملا حرفه ای محصولشان را معرفی کردند و از سودی که من از خرید ان میبردم صحبت کردند.
من با توجه به اینکه خودم در آموزش کسب و کار و موفقیت فردی هستم، از این روش فروش و بازاریابی حرفه ای لذت بردم و ان محصول را سفارش دادم و نکته جالبتر اینکه، ان خانم که دیگر نقش مشاور را برای من پیدا کرده بودند، یک محصول مکمل را هم به من معرفی کردند و ان محصول را هم خریداری کردم.
و وقتی که تماس تلفنی ما تمام شد من حس بسیار خوبی داشتم وخودم را برنده این خرید میدانستم.
و نکته مهم اینکه این شرکت ارتباطش را با من قطع نکرده است و هر ماه با من تماس دارد و ضمن حفظ ارتباط، گاهی محصولات جدیدش را معرفی میکند و اگر مورد نیاز من باشد با رضایت کامل خرید خودم را انجام میدهم.
فکر کنم متوجه این تفاوت شده باشیم.
هر دوی این افراد از تلفن مارکتینگ برای بازاریابی و فروش محصولشان استفاده کردند ولی یکی از انها به صورت کاملا حرفه ای و یکی از انها به صورت کاملا غیر حرفه ای و نتیجه چه شده است:
من از یکی از انها محصول خریدم و احساس بسیار خوب و مثبتی به مجموعه کاری انها پیدا کردم و این ارتباط کاری هنوز هم ادامه دارد.
و در دیگری من نه تنها احساس خوبی پیدا نکردم، بلکه از زمان غیر مناسب تماس انها و ارتباط غیر حرفه ای انها عصبانی شدم و هیچ خریدی هم از انها انجام ندادم.
دوستان عزیز من محمد بهرامی با بیش از 30 سال سابقه کسب و کار و اموزش، به این نتیجه رسیدام که خود ابزار مهم است، ولی مهمتر از خود ابزار، نحوه استفاده از ان است که باعث اختلاف بسیار زیاد در نتایج ما میشود.
بازاریابی تلفنی و تلفن مارکتینگ هم دقیقا همین حالت را دارد. یعنی یک ابزار است و ما باید نحوه استفاده از آن را به خوبی یاد بگیریم تا به ما کمک کند تا شرایط بهتری در بازاریابی و فروش پیدا کنیم.
این دیدگاه که فروش تلفنی از بین رفته است را کاملا فراموش کنید و خودتان را مسلح به این علم و هنر مجهز کنید و برای یاد گیری بیشتر هم میتوانید به سایت من مراجعه کنید.
در این مورد مقالات بسیار زیادی درسایت من mohamadbahrami.ir وجود دارد که میتوانید به صورت رایگان از انها برای رشد بازاریابی تلفنی و یا تلفن مارکتینگ استفاده کنید و شما در عین حال که فروش و درامد خودتان را افزایش میدهد، میتوانید به دیگران کمک کنید با خرید و استفاده از محصولات شما، زندگی بهتر و راحتتری را تجربه کنند.
به امید ملاقات شما در قله های موفقیت
.jpg)
.gif)
.gif)
0 دیدگاه