محمد معتمدی با انتشار متنی خبرساز شد . در ادامه متن تاثیر گذار محمد معتمدی را می خوانید .
دوستان مهربانم!
پیش از هرچیز عرض کنم که طبق قانون حمایت از حقوق مولفین و مصنفین، کلیه امتیازات یک اثر موسیقی متعلق به پدید آورنده است و خواننده طبق همین قانون پدید آورنده نیست و مجری اثر است.
حال اگر پدید آورنده در قالب یک متن مکتوب کلیه حقوق و امتیازات آن اثر به تهیه کننده ای حقیقی یا حقوقی واگذار کرده باشد، پدید آورنده هم دیگر صاحب امتیاز آن اثر نخواهند بود.
به عبارت بسیار ساده:
معمار نمی تواند برای مالک حکم تخلیه بگیرد.
مگر آنکه معمار خودش مالک باشد.
اینکه یک خواننده آثار خود را برای طیفی از مردم یا رسانه ها ممنوع کند اقدامی قابل اجرا و حتی معمول و مرسوم نیست. ضمن اینکه در ایران، متن قانون در حوزه مالکیت معنوی یا همان کپی رایت بسیار مبهم و قابل تفسیر است.
در طول تاریخ فقط یک هنرمند عزیز چنین اقدامی نمودند و ایشان هم پس از چندین سال تلاش و هزینه و به کمک وکیل، از دادگاه حکم گرفتند. ولی خود آن دردانه بزرگوار هم صراحتاً این اقدام را برای نزدیکان و فرزندانشان توصیه نکردند و آنان را از این حکم مستثنی نمودند. بستگان و منسوبین ایشان هم هیچکدام این مسیر را تکرار نکردند.
عزیزان من! این حرفه در این کشور حداقل برای بنده آنطور که فکر می کنید جذابیت مالی ندارد و توجیه ماندن در آن فقط و فقط عشق و محبتی است که از جامعه می گیرم. دلیل ماندن این است که حس می کنیم آثار ما و صدای ما شاید التیامی بر دل اندوهگینی باشد. ولی در جامعه ای که دچار فروپاشی اجتماعی شده عشقی نمی ماند که بخواهیم نثار هم کنیم. در چنین جامعه ای هیچ نغمه ای به گوش هیچ کس خوشایند نیست.
تمام سالهایی که بجای بودن کنار همسر و فرزند، در استودیو کار ضبط می کردم، هرگز نمی دانستم این آثار روزی بجای حال خوب، موجب برانگیختن خشم و نفرت حتی برای یک نفر باشد.
حتی روزی که شرایط بد زندگی من موجب فروپاشی کانون زندگی ام شد می دانستم که به خود و همسر و فرزندم جفا کرده ام ولی می پنداشتم که به مردم و جامعه ام خدمت می کنم و شاید حضورم و فعالیتم کنار شما موجب نشر انرژی خوب باشد.
امروز فهمیدم بدون اینکه بخواهم، به خودم و به شما جفا کرده ام.
و بیش از همه به فرزندم که برای بودن در این حرفه نتوانستم کنارش باشم و حق داشتن پدر و کانون گرم خانواده را از او سلب کردم.
همگی حلالم کنید.
به قول اخوان ثالث:
من اینجا بس دلم تنگ است
و هر سازی که میبینم بدآهنگست.
بیا رهتوشه برداریم،
قدم در راه بیبرگشت بگذاریم،
ببینیم آسمانِ هر کجا آیا همین رنگ است؟
به امید روییدن دوباره گلهای عشق در شوره زار خشم ونفرت.
بیوگرافی محمد معتمدی خواننده سنتی + عکس زندگی شخصی
محمد معتمدی متولد 2 مهر 1357 در قمصر کاشان، خواننده است
فارغ التحصیل لیسانس رشته کارگردانی از دانشکده صدا و سیما است، معتمدی در مکتب آواز اصفهان فعالیت دارد و موسس گروه ادیب است و از افتخارات وی می توان به جایزه فرانس موزیک اشاره کرد
خانواده و دوران کودکی
من در خانواده متوسط و سنتی در شهر کاشان به دنیا آمدم که خیلی گرایش به موسیقی نداشت. فرزند سوم خانواده و هیچ یک از افرادخانواده ام به سمت هنر و موسیقی نرفتند
در زمان تحصیل دانش آموز خیلی شیطان و بازیگوش بودم و همیشه در گروه های سرود حضور داشتم و سرود هایی که خوانده ام در آرشیو صدا و سیما موجود است
شروع به فراگیری موسیقی
فراگیری آواز و همچنین ساز نی را به صورت خودآموز از همان سنین نوجوانی آغاز نمود. از سال 1376 شروع به فراگیری شیوه آواز سید حسین طاهر زاده نزد هنرمند ارجمند حمیدرضا نوربخش نمود
مکتب آواز اصفهان
او همچنین به سبب علاقه ای که به مکتب آواز اصفهان داشت به طور موازی به تمرین و الگوبرداری از آواز اساتیدی چون تاج اصفهانی و ادیب خوانساری پرداخت و در این مسیر از راهنمایی اساتید بزرگواری چون زنده یاد دکتر حسین عمومی و جناب علیاصغر شاه زیدی بی بهره نبوده است
همکاری با بزرگران
در کارنامه او، همکاری با گروه های خورشید به سرپرستی مجید درخشانی، همنوازان شیدا به سرپرستی مرحوم محمدرضا لطفی، هم آوایان به سرپرستی حسین علیزاده و گروه ادیب که خود آن را پایهگذاری کرده است، در مقام خواننده به چشم می خورد
او همچنین با ارکستر ملی به رهبری فرهاد فخرالدینی به روی صحنه رفته است. ایفای نقش در اپراهای عروسکی مولوی، حافظ، عاشورا و سعدی از جمله مهم ترین آثار محمد معتمدی است
0 دیدگاه