نوسان قیمت طلا و سکه به علت متغیر بودن عرضه و تقاضا، شرایط بازار، سیاستهای پولی دولتها و رویدادهای جهانی مختلف اتفاق میافتد. در دورههایی که نگرانی های اقتصادی بیشتری در جامعه وجود دارد، معمولا افراد به جستجوی فرصتهای سرمایهگذاری در زمینه هایی همچون طلا و سکه میپردازند که موجب افزایش قیمت طلا و سکه شده و برعکس در دورههایی که شرایط اقتصادی بهتر است، بازار فروش قیمت طلا و سکه کاهش یافته و به نوسانات منفی کشیده میشود. همچنین عواملی مانند تحریمهای بین المللی، تغییرات در نرخ ارز، تورم و تغییرات قوانین مالی میتواند به تغییرات در قیمت طلا و سکه منجر شود. در کل، نوسان قیمت طلا و سکه یک پدیده طبیعی در بازار سرمایه است و میتواند برای سرمایهگذاران فرصتهایی را فراهم کند.
بازار طلای ایران همواره از چند عامل داخلی و جهانی تاثیر بسزایی میپذیرد و فعال شدن همزمان این عوامل در سال 1401، سبب جهش قیمت انواع مصنوعات طلا و سکه در بازار ایران شده است.
بر همین اساس در حالی که قیمت انس جهانی طلا طی یک سال گذشته تنها حدود 3 درصد رشد داشته است، قیمت طلای 18 عیار به عنوان معیار عمومی سنجش قیمت طلا در ایران، طی همین بازه زمانی 114.8 درصد رشد داشته است! تصویر پایین نمودار انس جهانی طلا را طی یک سال گذشته نشان میدهد که حتی با عبور از افت و خیزهای فراوان و ثبت نزول و صعودهای بسیار، در محدوده قیمتی یک سال قبل خود قرار گرفته است.
در همین حال قیمت انواع سکه طلا نیز بیاعتنا به قیمت طلای جهانی و متاثر از عوامل داخلی از 135 تا 179 درصد جهش داشته است. به نحوی که قیمت سکه امامی معادل 140.1 درصد، سکه بهار آزادی معادل 135 درصد، نیمسکه معادل 152.7 درصد، ربع سکه معادل 171.2 درصد و سکه گرمی معادل 179.5 درصد صعود قیمت را تجربه کردهاند.
رد پای تورم در داغ شدن بازار طلا و سکه
اگر نگاهی ریشهای به متغیرهای موثر بر قیمت طلای ایران داشته باشیم، نخستین عامل و موتور محرکه روند صعودی طلا را باید در تورم جستوجو کنیم؛ شاخصی که طی سالهای اخیر بیوقفه در حال رشد بوده و حتی برای مدتی کوتاه نیز از صعود باز نمانده است!
بر اساس آخرین اعلام مرکز آمار ایران که تورم بهمنماه 1401 را نشان میدهد، تورم نقطهای در پایان این ماه به 53.4 درصد رسیده بود که زنگ خطر را برای کل اقتصاد کشور به صدا درآورده است. بر این اساس در بهمنماه هر فرد دست کم 50 درصد بیشتر از بهمن سال گذشته باید برای مایحتاج خود هزینه میکرد.
ناگفته نماند در حالی آمارهای رسمی از تورم 53 درصدی در بهمنماه خبر میدادند که تحلیلگران اقتصادی، رقم تورم را بسیار بالاتر از این عدد تخمین میزدند. به ویژه اینکه تورم محسوس برای مردم و تورم اقلام ضروری عموما بسیار بالاتر از میانگین اعلام شده توسط مرکز آمار است.
تورم انتظاری و تحریک هیجان در سمت تقاضا
در این میان باید به این نکته اشاره کرد که رشد تورم طی ماههای اخیر بدون توقف و با شتاب فزاینده ادامه داشته است. همین روند مداوم و تکرار ثبت تورم دو رقمی طی ماهها و سالهای گذشته، موضوع بااهمیتی به نام تورم انتظاری را در ذهن جامعه ایرانی پررنگ کرده است.
تورم انتظاری همان محرکی است که بعد از تکرار ثبت تورمهای بالا و نبود چشمانداز بهبود شرایط اقتصادی، تقویت میشود و تقاضای هیجانی در بازارهای سفتهبازانه را تحریک میکند. هر چه چشمانداز بهبود کمرنگتر شود، نقش تورم انتظاری در اقتصاد پررنگتر میشود و به این ترتیب بازارها صحنه هجوم مردمی خواهد شد که از ترس نابودی ارزش سرمایه خود، برای خرید هر کالایی که افق رشد داشته باشد، اقدام میکنند.
این مسیر چرخهای باطل از رشد قیمتها و افزایش تقاضای هیجانی را ایجاد میکند که در نهایت سبب ایجاد حباب در بازارهای سفتهبازانه خواهد شد. حتی در شرایط وخیمتر، بازار کالاهای مصرفی هم به بازارهای سرمایهای و سفتهبازانه تبدیل میشوند؛ مانند آنچه در بازار خودروی ایران تجربه شده است.
شارژ تقاضا با رشد دلار
در این میان با توجه به شرایط ویژه اقتصاد ایران و تفاوت دیدگاه سرمایهگذاران ایرانی با همتایان خود در اقتصاد جهانی، نقش دلار پررنگ میشود! قیمت دلار از سوی سرمایهگذاران ایرانی و حتی مردم عادی به عنوان دماسنج اقتصاد شناخته شده است؛ به نحوی که هر گاه قیمت دلار روندی باثبات را تجربه میکند، برداشت مردم از وضعیت اقتصادی، ثبات یا دست کم توقف عقبگرد اقتصادی است و هر گاه موتور رشد دلار روشن میشود، از بدتر شدن اوضاع اقتصادی نشان دارد.
این گزاره البته با واقعیتهای اقتصادی نیز منافاتی ندارد؛ چرا که طی سالهای اخیر و بنابر آمارهای بانک مرکزی، خلق پول و رشد نقدینگی شتاب یافته است. در همین حال میزان سپردههای دیداری نیز رشد چشمگیری داشته که نشاندهنده افزایش نقدینگی در دست مردم است.
نکته قابل توجه در این میان، انحراف این نقدینگی در اقتصاد غیرمولد ایران به سمت بازارهای سفتهبازانه است. به بیان دیگر در حالی شبکه بانکی و دولت، اقدام به خلق نقدینگی کردهاند که ظرفیتی متناسب با این نقدینگی برای تولید ایجاد نشده است! به این ترتیب نقدینگی ایجاد شده به سمت بازارهایی رفته است که نقشی مولد در اقتصاد نداشتهاند.
همین امر در کنار تحریمهای فزاینده که هر روز اقتصاد ایران را بیشتر تضعیف کرده است، سبب افت ملموس ارزش ریال ایران در برابر دلار شده است. به نحوی که طی هفتههای اخیر هر دلار آمریکا در بازار ایران به قیمت 600 هزار ریال (60 هزار تومان) هم رسید.
همان طور که گفته شد، قیمت دلار در ایران همواره دماسنج وضعیت اقتصادی بوده است؛ بر اساس همین گزاره، رشد و یا به معنای دقیقتر ، جهش قیمت دلار در ماههای اخیر، این نظریه را تقویت کرد که اقتصاد ایران به سمت تورمهای بالاتر حرکت میکند به نحوی که قدرت خرید و ارزش سرمایه مردم با شتابی روزافزون افت خواهد کرد.
بر همین اساس انتظارات تورمی به شدت تقویت شد تا شاهد هجوم سرمایههای خرد و کلان ابتدا به بازار دلار و پس از آن به بازار طلا و سکه باشیم. در نهایت نیز این بازار طلا و سکه بود که بالاترین رشد سالانه را در میان بازارهای موازی ثبت کرد. به نحوی که حتی دلار هم با ثبت رشد حدود 85 درصدی از طلا و سکه جا ماند!
حبابی شدن قیمت طلا و سکه
به این ترتیب اکنون در حالی سال 1401 را به پایان میرسانیم که به گفته کارشناسان بازار طلا و سکه، انواع مصنوعات و سکههای طلا دچار حباب بزرگی شدهاند و از چهار تا هفت میلیون تومان حباب را تجربه میکنند.
بر همین اساس در آخرین روز معاملاتی سال 1401، بالغ بر 24.3 درصد از قیمت سکه امامی، 20 درصد از قیمت سکه بهار آزادی، 39 درصد از قیمت نیمسکه، 50 درصد از قیمت ربع سکه و 59 درصد از قیمت سکه گرمی، حباب بوده است!
اما آیا بازارهای طلا، سکه و دلار در سال آینده هم همین روند را طی خواهند کرد و دچار تقاضای هیجانی خواهند بود؟ پاسخ این سوال را باید در سیاستهای اقتصادی دولت و نقشه راه سیاست خارجی آن در سال 1402 جستوجو کرد.
گزارشهای بیشتر را در صفحه اخبار ارز و طلا بخوانید.
0 دیدگاه