از اوایل آذرماه سال جاری تا امروز، دانشآموزان ۵۷ مدرسه در ۹ استان دچار مسمومیت شدند.
بر اساس گزارشها برخی مدارس استانهای قم، اردبیل، تهران، چهارمحال و بختیاری، لرستان، سمنان، مازندران، کرمانشاه و تبریز درگیر این حادثه شدهاند و هنوز عاملان و دلایل پشت پرده این اتفاقات در هالهای از ابهام قرار دارند.
ماجرا از قم آغاز شد. اما به قم محدود نشد و مشابه این اتفاقات تا امروز چندین استان دیگر نیز رخ داد و حتی به پایتخت هم کشیده شد. در این میان برخلاف اظهارات ضد و نقیض مسئولان، روایت دانشآموزان در خصوص مسمومیت، مشترک است. «بوی بدی آمد، بوی تلخ، بعد از آن حالمان بد شد.» یکی از دانشآموزان میگوید: «زنگ تفریح بود. بسیاری از ما در راهرو بودیم. یک دفعه بوی بدی حس کردیم. بعد از آن حالم بد شد. سرگیجه داشتم. احساس کرختی و ناتوانی در دست و پاها داشتم. ما را به اورژانس بردند. بعد از چند روز استراحت حالم بهتر شد.»
بعد از این اتفاقات و با گذشت حدود ۳ ماه از شروع مسمومیتهای سریالی احمد وحیدی وزیر کشور در نشست خبری درباره مسمومیت دانش آموزان، عنوان کرد: «تاکنون کسی درباره مسمومیتها دستگیر نشده است و هیچ گزارشی هم از ماده سمی خاصی در این رابطه نداشتهایم و بخش اعظمی از این موضوع ناشی از ایجاد جو روانی در بین دانشآموزان و خانوادهها بوده است».
در این میان هرچند مقامات معتقدند که این اتفاقات از خارج از مرزهای ایران مدیریت میشود، اما برخی در داخل نام گروههایی مانند «فرقان» یا «هزاره گرا» را به میان آورده اند، اما تا امروز هیچ یک از آنها تائید نشده است.
بعد از مسمومیت دانشآموزان دختر در مدرسه پردیس تهران نیز گزارشهایی مبنی بر حضور یک تانکر نفت در نزدیکی این مدرسه منتشر شد. بر اساس این گزارشها در زمان وقوع حادثه مسمومیت برای دانش آموزان در پی شناسایی عامل انتشار گاز، عوامل حاضر در محیط به یک دستگاه تانکر در مجاورت مدرسه مشکوک شدند. در بررسیهای صورت گرفته در همان لحظات ابتدایی مشخص شد بوی نامطبوع انتشار یافته در مدرسه به بوی سوخت داخل تانکر شباهت زیادی دارد لذا بلافاصله خودروی تانکر توقیف و راننده بازداشت شد. بنابر اعلام فرمانداری پردیس، راننده تانکر در حال حاضر بازداشت شده و سوخت داخل تانکر و دانش آموزان نمونه برداری و آزمایش شدند، اما نتایج نهایی هنوز مشخص نیست.
اما حتی در صورت هماهنگ بودن مسمومیتهای دانشآموزان پردیس با مواد داخل تانکر، همچنان این سوال مطرح است که چه اتفاقی در باقی مدارس و استانها رخ داده است؟ آیا در کنار همه آنها تانکری حامل سوخت نفت با دریچههای باز وجود داشته است؟
موضوع جدی گرفته نشد
در همین خصوص محمد تقی فاضل میبدی عضو مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم که نخستین بار نام گروه هزاره گرا را مطرح کرده بود در گفتگو با فرارو عنوان کرد: «برای شروع ابتدا بیایید ماجرا را از اول با یکدیگر بررسی کنیم. یک سری مسمومیت در استان قم و در مدارس دخترانه رخ داد. بعد از آن دامنه این مسمومیتها گستردهتر شده و به باقی مدارس کشور نیز سرایت کرد. از آن روزهای نخست هم امروز حدود ۳ ماه میگذرد و حدود هزار دانشآموز دختر نیز مسموم شدهاند، اما هنوز هیچ توضیحی در این باره ارائه نشده است. حالا در این میان برخی مقامات عنوان کردهاند که ممکن است عمدی نباشد. سوال من این است که مگر میشود احتمالی جز عمدی بودن را در نظر گرفت؟ اگر یک مدرسه و دو مدرسه بود شاید میتوانستیم احتمال غیرعمدی بودن را در نظر بگیریم، اما الا نه تنها محدود به قم نشده که تعداد زیادی از مدارس دخترانه نیز درگیر این اتفاق شدهاند.»
این استاد دانشگاه مفید قم ادامه داد: «واقعیت این است که به نظر من از همان روز اول هم این ماجرا جدی گرفته نشد. تناقضگوییهای مسئولان گواه این بود که اصلا موضع با جدیت دنبال نمیشود. عجیبتر این است که همچنان با گذشت حدود سه ماه همچنان این تناقض گویی ادامه دارد. طی این مدت برخی معتقد بودند که غیرعمدی است، بعضی دیگر بر این باور بودند که کار یک فرد است و اصلا سازماندهی شده نیست. اما یک نگاه اجمالی به ماجرا هم نشان میداد که این اقدامات کاملا برنامه ریزی شده و با سازماندهی انجام میشود.»
وی در خصوص گمانهزنیها درباره نقش گروههای تندرو در اتفاقات اخیر عنوان کرد: «من به شخصه تا امروز نشنیدم که فرد یا گروهی علنا بگویند که با تحصیل دختران مخالف هستند، ولی به هرحال موضوع این است که یک تفکری در پشت ماجرا است. حالا ممکن است سیاسی باشد و برخی به دنبال بدنام کردن حکومت باشند یا ممکن است ایدئولوژیک باشد. شاید واقعا عدهای بر این باورند که دختران مانند افغانستان، نباید به مدرسه بروند. من نمیدانم، اما در این باره مطمئن هستم که اتفاقات اخیر نتیجه اقدامات یک فرد نیست؛ بنابراین باید مسئولان روشن کنند چه اتفاقی رخ داده است. مگر چقدر زمان نیاز دارند؟ بیش از سه ما از شروع این ماجراها میگذرد، اما هنوز هیچکس توضیحی ارائه نکرده است.»
میبدی در پایان تاکید کرد: «نگرانی من این است که در نهایت شاهد تکرار ماجرای اسیدپاشی اصفهان باشیم. من در این باره هم همان زمان بارها اعلام کردم که موضوع بسیار مهمتر و ریشهایتر از اقدامات فردی است، اما بازه هیچ کس توجه نکرد. واقعیت این است که مادامی که با اتفاقاتی مانند اسیدپاشی اصفهان و ماجرای قتلهای محفلی کرمان برخورد قاطع نشود، هر چند وقت یک بار شاهد اتفاقاتی از این دست خواهیم بود.»
ماجرا از جنس قتلهای کرمان و اسیدپاشی اصفهان نیست
اما علی اشرف فتحی پژوهشگر دینی نگاهی متفاوت دارد. وی در گفتگو با فرارو عنوان کرد: «یه نظر من اگر این اتفاقات مانند قتلهای کرمان یا اسیدپاشی اصفهان محدود به یک شهر یا از نظر دفعاتی محدود بود، کار پیچیده خاصی هم صورت نمیگرفت شاید میتوانستیم بگوییم که ماجرا از موضوعات ایدئولوژیک و مذهبی نشأت گرفته است. شما در ماجرای قتلهای کرمان هم اگر نگاه کنید میبینید که صرفا چند فرد بی حجاب را پیدا میکردند و به گوشهای میبردند و به قتل میرساندند. یعنی اصلا با یک مجموعه اقدامات پیچیده مواجه نبودیم. این را در ماجرای سعید حنایی در مشهد یا اسیدپاشیهای اصفهان هم شاهد بودیم. یعنی با مجموعه اقدامات پیچیده مواجه نبودیم.»
وی ادامه داد: «واقعیت این است که برخی درست میگویند که بعضیها با تحصیلات دختران مخالف بودند. در دوره معاصر زمانی که مدارس جدید شکل میگرفت افرادی بودند که با تحصیل دختران مخالف بودند. یعنی در اواخر قاجار و اوایل پهلوی ما فتواهایی از افرادی مانند شیخ فضل الله نوری و میرزای نائینی داریم که به این موضوع تاکید کردهاند. در آن دوره این نگرانی وجود داشت که مدارس جدید منجر به انحرافاتی شود به همین دلیل بعضا مخالفتهایی صورت میگرفت. اما دست کم در همین ۴۰ سال اخیر و بعد از انقلاب که تفکیک جنسیت در مدارس رخ داد، ما دیگر شاهد مخالفتهای علنی توسط جریانهای سازمان یافته مذهبی نبودیم. نهایتا تاکیدشان بر عدم اختلاط بوده که آن هم محدود به دانشگاهها است نه مدارس.»
فتحی ادامه داد: «حالا اینکه برخی صحبت از گروههایی تحت عنوان هزاره گرا صحبت میکنند واقعا مشخص نیست منظورشان چیست. آیا منظورشان موعود گرایی است؟ آیا منظورشان گروههای قائل به مهدویت است؟ اگر این است که کاملا شایع است، اما اگر تفکر خاصی وجود دارد که مختص این گروهها است به نظرم باید شفاف بگویند. زیرا ما حتی گروههای سنتی و تندرو در بحث مهدویت مانند انجمن حجتیه و زوجتین را داشتیم، اما آنها هم مخالفتی با تحصیل دختران در مدارس نداشتند.»
وی افزود: «حالا شاید برخی مدعی باشند که بعضی از افراد بعد از اتفاقات و اعتراضات اخیر دچار نگرانیهایی نسبت به مدارس دخترانه شدهاند. اگر این چنین باشد جای تاسف دارد، اما الان ما با یک سری اقدام در یک شهر و استان مواجه نیستیم و حدود ۱۰ استان طی سه ماه درگیر مسمومیتهای مدارس دخترانه هستند و عاملان آن پیدا نشده اند. این به هیچ عنوان نمیتواند کار یک جریان مذهبی خیلی معمولی باشد که مثلا نگران حضور دختران در مدارس است؛ بنابراین من بعید میداند که با توجه به جنس ماجرا و پیچیدگیها و وسعتی که دارد، شبیه ماجراهای کرمان و اصفهان و مشهد باشد.»
فتحی در پایان تاکید کرد: «به عقیده من این ماجرا بیشتر جنس اتفاقات امنیتی تروریستی با عقبه سیاسی و امنیتی دارد. ما واقعا در ایران جریان مذهبی که تا این اندازه سازمان یافته و پیچیده عمل کنند، نداریم. اما مشخصا واضح است که این پروژه دختران ما را هدف قرار داده است و سعی دارد خانوادههای آنها را بترساند. با این حال من همچنان تاکید دارم که بعید است که یک جریان مذهبی پشت ماجرا باشد. مگر اینکه ما یک جریان مخفی مذهبی داشته باشیم که سالها خودش را مخفی کرده باشد و در نهادهای مختلفی ریشه دوانده باشد و نفوذ قابل توجهی پیدا کرده باشد و حالا وارد فاز عملی و عیان شده باشد. اما من این را بسیار بعید میدانم؛ که همچین سازمانی در سایه تا امروز وجود داشته و کسی نه چیزی شنیده باشد و نه دیده باشد.»
0 دیدگاه