آموزش اقتصاد خرد
مطالعهی کنشهای اقتصادی مردم و شرکتها در سطح خرد، روابط شرکتها در صنایع مختلف با یکدیگر و علل اتخاذ تصمیمات توسط افراد و بنگاهها در تعامل با یکدیگر در آموزش اقتصاد خرد مطالعه و بررسی میشود.
در این شاخه از اقتصاد با مکانیزم عملکرد بازارها، نیرویهای عرضه و تقاضا و عوامل موثر بر آن، پدیدههایی مانند شکست بازار و غیره مواجه هستیم. بهعبارتدیگر در اقتصاد خرد بر خلاف اقتصاد کلان به مطالعه واحدهای اقتصادی بهصورت مجزا میپردازیم.
برای درک و شناخت اقتصاد، کمک به اتخاذ تصمیمات درست یا تحلیل صحیح شرایط اقتصادی لازم است تا اقتصاد خرد را به درستی یاد بگیریم. بهعنوان یک فعال بازار سرمایه، در کنار آموزش بورس آشنایی با اقتصاد خرد را شاید بتوان یکی از اساسیترین موضوعات برای موفقیت در این بازار دانست.
مبانی اقتصاد خرد
از اولین مسائلی که در اقتصاد خرد مطالعه میشود، آثار دخالت قیمتی دولت در بازار است که با عنوان سیاستهای تعیین کف یا سقف قیمت شناخته میشود.
کف قیمت
سیاست کف قیمت سیاستی است که بهمنظور حمایت از تولیدکنندگان در دستورکار دولت قرار میگیرد. این سیاست زمانی اجرا میشود که دولت قصد داشته باشد قیمتی بالاتر از قیمت تعادلی را بهعنوان قیمت کف یا قیمت حداقل محصول یا خدمت مورد نظر تعیین نماید.
قیمت تعادلی یک مفهوم به ظاهر ساده ولی در عین حال مورد بحث در اقتصاد است که مکاتب فکری مختلف، نظرات متفاوتی را در این باره ارائه کردهاند، چیستی قیمت تعادلی و سایر مفاهیم اقتصاد خرد را میتوانید در دوره اقتصاد خرد کلینیک اقتصاد و یادداشتهای منتشر شده در بخش گاهنوشت وبسایت بیاموزید.
مثال کف قیمت
دولتها به بهانههای مختلف در راستای حمایت از تولیدکنندگان بهخصوص کشاورزان اقدام به تعیین دستوری قیمت محصول، بالاتر از قیمت تعادلی میکنند. تصور کنید در حالت عادی و با توجه به عرضه و تقاضا در بازار، قیمت هر کیلوگرم گندم برابر Pe باشد در این قیمت مقدار عرضهی گندم در بازار برابر با مقدار تقاضای آن (Qe) است و بازار در تعادل قرار دارد.
اما دولت برای حمایت از تولیدکنندگان، حداقل قیمت هر کیلو گندم را در قیمتی بالاتر برابر با P1 تعیین میکند. در این حالت با توجه به اینکه قیمت فروش افزایش یافته، کشاورزان بیشتری اقدام به تولید گندم میکنند و عرضهی گندم افزایش و برابر مقدار Q1 خواهد شد. از طرفی به دلیل این افزایش قیمت، بخشی از مصرفکنندگان گندم (خانوارها، تولیدکنندگان انواع نان، ماکارونی و غیره) به دلایل مختلفی از جمله کاهش بازدهی تولید محصولاتشان و یا محدودیت بودجه، میزان مصرف خود را کاهش داده و یا به کلی از بازار خارج میشوند؛ در این صورت بخشی از تقاضای بازار گندم حذف میشود.
این اتفاق باعث میشود تا در نهایت مقدار تقاضا در مقدار Q2 قرار بگیرد. با توجه به اینکه مقدار عرضهی گندم از مقدار تقاضای گندم بیشتر است در حالت عادی، عرضهکنندگانی که بهرهوری بالاتری داشتند با توجه به اینکه حاشیه سود بالاتری دارند، اقدام به کاهش قیمت میکنند تا محصولاتشان را نسبت به رقبا زودتر به فروش برسانند اما به دلیل وجود کف قیمت امکان اجرای این عمل وجود ندارد و ما با پدیدهی مازاد عرضه یا به بیان ساده، تشکیل صف برای فروش محصولات مواجه خواهیم شد.
این امر تبعات زیادی دارد که برای نمونه میتوان به عدم تخصیص بهینهی منابع تولید، عدم دسترسی برخی از مصرفکنندگان به کالای مدنظرشان و غیره اشاره کرد.
سیاست کف قیمت و New Deal
بهعنوان یک نمونهی عملی میتوان به اجرای این سیاست پس از رکود بزرگ آمریکا اشاره کرد، جایی که به عنوان بخشی از پروژهی New Deal قیمت محصولات کشاورزی بالاتر از قیمت تعادلی مشخص شد و کشاورزان اجازهی فروش به قیمت پایینتر را نداشتند. حتی مسئولان ادارهی فدرال مربوطه برای جلوگیری از مازاد عرضه، در شرایطی که مردم در شرایط بسیار سختی قرار داشتند اقدام به از بین بردن محصولات کشاورزی میکردند.
سقف قیمت
برخلاف سیاست کف قیمت، در سیاست سقف قیمتی هدف دولت حمایت از مصرفکننده است. بدین منظور دولت اقدام به تعیین حداکثر قیمت مجاز برای کالاها یا خدمات مینماید که قیمتی پایینتر از قیمت تعادلی میباشد.
نمونهای از سقف قیمت
یکی از بازارهای مشمول سیاستگذاری سقف قیمتی در ایران، بازار مرغ است. نتیجهی این سیاست چیست؟ آیا به نفع مصرفکننده است و رفاه او را افزایش میدهد؟
پاسخ کوتاه به این پرسش «نه» میباشد، اما چرا؟
با توجه به شرایط نابسامان تورم موجود در کشور هم هزینههای تولید افزایش پیدا میکند و هم هزینه فرصت تولید، از طرف دیگر به دلایل مختلف ریسک تولید نیز در ایران بالا است و تولیدکنندگان باید با مشکلات زیادی برای مدیریت ریسک دست و پنجه نرم کنند.
برای اینکه تولیدکنندگان ترغیب به حضور فعال در بازار و همچنین توسعهی فعالیتهای خود شوند باید از محل کسبوکار خود سود بدست آورند تا حضور آنها در بازار تولید جذاب باشد، در غیر اینصورت یا تولیدکنندگان با ضررهای سنگین مواجه شده و مجبور به ترک بازار میشوند که نتیجهی آن افت تولید و بیکاری بیشتر خواهد بود و یا بهمرور بهدلیل عدم سرمایهگذاری مجدد، از تولید کاسته شده و به تدریج از چرخه بازار خارج میشوند.
تاثیر سیاست سقف قیمتی چیست؟
اگر دولت سقف قیمت را پایینتر از قیمت تعادلی تعیین کند (P1)، بخشی از تولیدکنندگان که به دلایل مختلف هزینههای تولیدی بیشتری دارند (مجموع هزینههای حسابداری و هزینهی فرصت) تمایلی به حضور در بازار نداشته و از عرضهی محصول خودداری میکنند یا تولید خود را کاهش میدهند.
در نتیجه عرضهی کالا در بازار کاهش پیدا میکند و به جای مقدار Qe در مقدار Q1 قرار میگیرد، از طرفی به علت کاهش قیمت، تقاضای مصرفکنندگان افزایش پیدا میکند و در مقدار Q2 (به عنوان نمونه افراد، مقدار مرغ مورد نیاز خود برای 3 ماه را به صورت یکجا امروز خریداری میکنند) به این پدیده، مازاد تقاضا گویند که به علت بیشتر بودن تقاضا از عرضه ایجاد میشود.
در این حالت متقاضیان مجبور به تشکیل صف برای خرید کالا میشوند و کالا نه به آن کسی که از نظرش با ارزشتر است بلکه به شخصی که زودتر در صف ایستاده و یا در قرعهکشی برنده شده میرسد! در این حالت برخی از افراد مازاد بر نیاز خود کالا را در اختیار دارند درحالی که بسیاری از افراد شانس دسترسی به کالا را ندارند. حال اگر سقف قیمتی برداشته شود، قیمت مقداری افزایش یافته و در قیمت بالاتری به تعادل میرسد و در عین حال مقدار تولید نیز افزایش پیدا میکند.
از نمونههای دیگر سقف قیمت در ایران میتوان به سقف قیمت اجاره اشاره کرد که در نهایت منجر به کاهش منازل در دسترس افراد میشود.
اهمیت اقتصاد خرد
مفاهیم بسیاری را در حوزه اقتصاد خرد میتوان بیان کرد و دانستن آنها بر فعالان اقتصادی و هرکسی که قصد دارد تا شناخت بهتری از کنشهای انسان بدست آورد لازم است. اقتصاد برخلاف بسیاری از علوم شهودی نیست و در تحلیلها نیازمند دقت بیشتری است و باید به جوانب گستردهی آن پرداخته شود.
دورهی اقتصاد خرد کلینیک اقتصاد
بدین منظور کلینیک اقتصاد اقدام به برگزاری و ضبط پکیج اقتصاد خرد در سه سطح بر اساس آخرین ویرایش دو کتاب برتر اقتصاد خرد پرفسور منکیو، رییس اسبق شورای مشاوران ریاست جمهوری آمریکا و استاد دانشگاه هاروارد، و پل کروگمن، نوبلیست اقتصاد، کرده است.
در این دوره تلاش شده است همزمان با بحث تئوریک، به مثالهایی مرتبط با شرایط روز اقتصاد ایران نیز اشاره شود تا درک مفاهیم برای دانشجویان سادهتر و همچنین متوجه کاربرد این مباحث به صورت عملی در زندگی روزمره شوند.
اقتصاد خرد مقدماتی
دوره اقتصاد خرد مقدماتی این دوره 30 ساعت بوده و شامل مجموعا 12 فصل از کتب پروفسور منکیو و کروگمن است و مباحث زیر در آن تدریس شده:
1- آشنایی با اصول علم اقتصاد و شناخت مفاهیم مقدماتی مانند محدودیت منابع و هزینه فرصت
2- مقدماتی از تجارت بینالملل
3- عرضه و تقاضا و مفهوم تعادل، مازاد مصرفکننده و تولیدکننده
4- دخالتهای دولت در بازار، سیاستهای کنترل قیمتی و سهمیهبندی
5- کشش و کاربردهای آن
اقتصاد خرد میانی
پس از این دوره، دورهی اقتصاد خرد میانی نیز به مدت 30 ساعت، همراه با تدریس 16 فصل از دو کتاب رفرنس، مباحث زیر را مورد تحلیل قرار میدهد:
1- بازارها و رفاه
2- اقتصاد بخش عمومی
3- رفتار بنگاهها و سازماندهی صنعتی
4- مصرفکننده عقلایی
5- بازارهای رقابت کامل
اقتصاد خرد پیشرفته
در دورهی اقتصاد خرد پیشرفته نیز به مدت 30 ساعته 13 فصل اتنهایی کتابهای پروفسور منکیو و کروگمن پوشش داده شده است، سرفصلهای تدریسشده شامل موارد زیر میباشند:
- انحصار چندجانبه
- مفهوم و شناخت رقابت انحصاری
3- سیاستگذاری عمومی و دولت رفاه
4- اقتصاد بازار کار و توزیع درآمد
5- مرزهای جدید اقتصاد خرد، نظریه انتخاب مصرفکننده، قید بودجه، ترجیحات و بهینهسازی منحنیهای بیتفاوتی
پس از گذراندن هر 3 دورهی اقتصاد خرد شما توانایی تحلیل و بررسی در سطح خرد را بدست خواهید آورد و میتوانید مطالبی که آموختهاید را در کسبوکار، زندگی شخصی خود چه در تصمیمگیریهای مالی و غیرمالی استفاده کنید.
0 دیدگاه